دیروز را چون خیالی پندار ،
که گران بها ترین تجربه را به تو بخشیده و بس .
امروز از خواب برخیز ،
و با فراموشی کابوس دیشب با خردمندی گام بردار .
تجربه یگانه معلمی است ،
که نخست آزمون می گیرد و سپس تعلیم می دهد .
پس او را گران بهادان،
و به جای افسوس از آن به نحوی شایسته بیاموز .
کسی در باد می خواند ،
تو را تا اوج می خواهم ،
برای ناز چشمانت ،
چه بی صبرانه می مانم ،
د لم تنگ است،
و بی یادت در این غربت نمی مانم،
تو هستی در وجود من،
تو را هرگز نمی رانم.
حرفهایی هست برای نگفتن ،
و ارزش عمیق هر کسی ،
به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد.
و کتابهایی نیز هست برای ننوشتن،
و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی ،
که باید قلم بکنم و دفتر را پاره کنم ،
و جلدش را به صاحبش پس دهم،
و خود به کلبه ای بی در و پنجره ای بخزم ،
و کتابی را آغاز کنم که نباید نوشت؟!